محمد رضامحمد رضا، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 18 روز سن داره

معجزه مامان و بابایی

ني ني من پسمليه

نفس مامان ميدونم خيلي وقته برات ننوشتم...نميدونم تو دل من از حال من خبر داري يانه...هنوزم حالت تهوع دارم..حسابي ماماني را اذيت کردي.. اينا مهم نيست..نفس مامان ديروز رفتم سونو گرافي..تا ببينم گل من در چه وضعيتيه... باورم نميشه که ني ني ناز من پسمليه..شيمبل طلا...قند عسل...کلاه به سر.... پسر گل من ماشالا کلي بزرگ شدي...اينقدر با نمک نشسته بودي و دستتو گذاشته بودي رو گوشت..فدات بشم خيلي با نمک بودي... بابايي کلي ذوق کرد...اونم باورش نميشد شما قند عسل هستي..از ديشب کلي داره صدات ميزنه... خدا برام تو رو نگه داره...فقط چند ماه ديگه تو دلم آروم رشد کن و بزرگ شو..قول بده پسر مامان
29 فروردين 1392
1